سایت شخصی پرویز رضایی

سردفتر اسناد رسمی 695 تهران

سایت شخصی پرویز رضایی

سردفتر اسناد رسمی 695 تهران

۷۴ مطلب با موضوع «خاطرات» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


خانم از زن و شوهر جوان خواست تا بیرون از دفتر کار من منتظر باشند صدای جر و بحث و گریه زن مدام به گوش می رسید
خانم به آهستگی صحبت می کرد نمی خواست دیگران حرفایش را بشنوند . خودش را مشاور آنها معرفی کرد اما بعدا معلوم شد نسبت دوری هم با خانواده مرد دارد
گفت مدت 8 سال از ازدواجشان می گذرد و یک دختر چهار سال و نیمه دارند مرد برخلاف همسرش که از او متنفر است عاشق زن است و چند ماه می شود که با مرد دیگری رابطه نا مشروع برقرار کرده و علنا به این قضیه اقرار می کند.
گفت شوهرش گوشی موبایل او را گرفته اما مردی که با او رابطه دارد مرتب پیامک می فرستد و اظهار علاقه می کند خانم گفت دقایقی پیشتر زن برای وادار کردن شوهرش به دادن موبایل خود سر چهار راه وسط خیابان نشسته و موجب راه بندان شده است
خواستم تا زن و شوهر به داخل اتاق بیایند تا داستان را از زبان خودشان هم بشنونم اما ظاهرا آن خانم حرف نا گفته ای باقی نگذاشته بود و صحبت های زن و مرد جوان عین مطالبی را که او نقل کرده بود تایید می کرد
زن جوان یکسره اشک می ریخت و از شوهرش می خواست تا حضانت دخترشان را به او واگذار کند و مرد ضمن اینکه سعی در آرام کردنش داشت زیر بار نمی رفت و خود را بازنده اصلی این معرکه می دانست و معتقد بود در این میان هیچ کس به اندازه او ضرر نکرده است
همسرش با مرد دیگری رابطه نا مشروع دارد و به دنبال خوشگذرانی خودش خواهد رفت و ماشین و آپارتمان شان را هم قبلا به نام او کرده ! در حالی که خودش یک چهار دیواری برای زندگی ندارد و تنها چیزی که می تواند به آن دلخوش کند دخترش است که حالا زن خیانت کارش می خواهد آن را هم از او دریغ کند
مرد در عین اینکه حاضر به گذشتن از این خواسته خود نبود اما طوری صحبت می کرد که زن بیش از آنچه بود آشفته تر نشود
مطابق سند ازدواج مهریه 314 سکه طلا بود و در ابراء و بخشش آن هر دو توافق داشتند اما زن حاضرنبود از حضانت و سرپرستی طفل مشترکشان صرفنظر کند حتی به قیمت از دست رفتن آبرو و حیثیت برباد داده اش ...
در این میدان سلاح مرد آبروی زن در بین خانواده و تهدید به علنی کرده ماجرا از طرف مرد مخصوصا آگاهی پدر پولدار و متعصبش بود
و اسلحه زن حق سرپرستی و حضانت طفل و صعف همسر عاشق پیشه او که همچنان شیفته و واله اش بود .
این قضیه حواشی فراوانی داشت که در حال حاضر شاید نوشتن و خواندن همه آنها خارج از توان من و حوصله شما باشد تا فرصت و مجالی دیگر ایام به کلام 

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

 

یک سال بیشتر از ازدواج آنها نمی گذشت هر دو تحصیلات عالی داشتند و از صحبت هایشان معلوم بود که علاوه بر تحصیلات آکادمیک اهل مطالعه و روشنفکرند
قالب های سنتی و قانونی حاکم را برای روابط حقوقی بین خود مناسب نمی دانستند و مایل بودند تا قواعدی که از نظر آنها موجب نا برابرای و تبعیض و یا اهانت آمیز است اصلاح شود
خانم گفت ما می خواهیم برابری کامل داشته باشیم حق طلاق در انحصار همسرم نباشد مهریه را اهانت به خودم می دانم زن باید حق اشتغال و خروج از کشور داشته باشد ما می خواهیم در صورت فوت هرکدام اموال او متعلق به دیگری باشد و از نظر تساوی حقوق مانند مردم اروپا زندگی کنیم و...قوانین ما یکجانه و همه به نفع آقایان وضع شده !

همسرش با اینکه کمتر حرف می زد اما از همان جملات کوتاهش بین صحبت های خانم کاملا معلوم بود که با او هم عقیده است

گفتم با اینکه قبول دارم در خیلی از موارد کفه حقوق مرد سنگین تر از کفه حقوق زن است اما به باور من عامل این نابرابری را نه در سلطه و غلبه قدرت مردان بر زن ها بلکه در چگونگی مناسبات اجتماعی و اقتصادی و جایگاهی که زنان و مردان در گذشته های دور یعنی تقریبا 1400 سال پیش در شبه جزیره عرب داشته اند باید جستجو کرد قواعد و مقرراتی که طبیعتا متناسب با همان دوران بوده و امروز نیز برغم عدم پاسخگویی به نیاز های واقعی نهاد خانواده , طابق النعل بالنعل الگو و سرمشق قانونگذار واقع شده است .
همچنین توضیح دادم اگر چه چارچوب اصلی و فوندانسیون این ساختمان اشکالات اساسی دارد اما می توان ضمن عقد و یا حتی بعد آن با الحاق شرط و یا شروطی این رابطه را بلحاظ حقوقی و تا حدود زیادی تعدیل کرد.
توصیه کردم موارد ذیل ضمن عقد خارج لازم شرط شود :
1- زوج به زوجه وکالت بلاعزل بدهد تا هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و از قید زوجیت , خود را رها کند
2- زوجه اجازه داشته باشد هرگاه خواست به خارج از کشور برود و نیاز به اجازه مجدد زوج نباشد، چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه .
3- زوجه حق ادامه تحصیل تا هر مرحله یی که لازم بداند و در هر مکان و محلی که ایجاب کند مخیر باشد.
4 -زوج , زوجه را در انتخاب شغل ، مخیر کند و اجازه بدهد که مشغول به کار شود.
5- زوج و زوجه متعهد شوند هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن کلیه دارایی که بعد از ازدواج به دست می‌آورند بین آن‌ها به مناصفه تقسیم شود.
6- انتخاب مسکن و تعیین شهر یا محل زندگی مشترک با توافق طرفین باشد.
7- طرفین وصیت کردند تا در صورت فوت تمام دارایی شان به طرف دیگر تملیک شود ( البته شرط صحت و نفوذ وصیت بیش از ثلث اموال منوط به قبول سایر ورثه است)
بلاخره بعد از گفتگو و توضیحات مفصل در مورد یکایک آنها بند 2 ,3 , 4,و 5 که ماهیت آن رضایت و تعهد است در غالب یک سند بند 7 طی دو فقره سند وصیت نامه و بند 1 به موجب سند وکالت و در آخر نیز سند ابراء مهریه تنظیم و به امضاء رسید .

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

اگر می دانست ...

طبق معمول , یکی از دفاتر نزدیک دادسرا که حوصله تنظیم اینگونه اسناد را ندارد نشانی این دفترخانه را به آنها داده بود همراه خانم یعنی شاکی پرونده خواهر بزرگترشان و با مرد جوانِ یعنی متهم خانم ایشان آمده بودند
قبل از سایرین خواهر شاکی شروع به دادن توضیح در مورد درگیری و مرافعه شد.
روایتش از ماجری چنیین بود که خواهرش اتومبیلی را از متهم خریداری کرده منتهی آن جوان از عدم آگاهی خواهر او سوء استفاده نموده و با این که پرداخت هزینه نقل و انتقال خودرو با فروشنده است همه هزینه را به عهده خواهر ش که خریدار بوده گذاشته است .
خانم اضافه کرد بخاطر این قضیه خواهر او به شورای حل اختلاف شکایت کرده اما فروشنده یعنی متهم پرونده وقتی متوجه می شود که شورا قصد محکومیت او را دارد بعد از بیرون آمدن از جلسه شورا با چاقو اتومبیل خانم را خط خطی می کند
این بار به اتهام تخریب علیه فروشنده در دادسرا طرح شکایت می کنند و در حال حاضر پرونده از طرف دادسرا برای انجام تحقیقات به کلانتری ارجاع شده است

مرد جوان که از شنیدن ماجرا از زبان خواهر شاکی کلافه بود مرتب حرفای او را قطع می کرد و می خواست تا به قضیه فیصله داده شود
نهایتا توافق شد سه فقره سند تنظیم کنم
1- رضایت نامه راجع به دادخواست به شورای حل اختلاف و اقرار به وصول وجه مورد تقاضا از طرف خریدار اتومبیل

2- رضایت نامه کیفری در مورد پرونده دادسرا مبنی بر تخریب و توهین و ...

3 - تعهد متهم مبنی بر عدم ایجاد مزاحمت و تهدید و آزار و اذیت شاکی در آینده
هر سه سند آماده و وجهی که مورد توافق بود به شاکی پرداخت و اسناد امضاء شدند
اما بر خلاف انتظار با امضای اسناد نه تنها غائله ختم نشد بلکه با تهدید از طرف مرد جوان در دفترخانه و درگیری فیزیکی خواهر خانم شاکی با او بیرون از محوطه دفتر وارد فاز جدیدی شد

جار و جنجال و سر و صدای زیاد طرف ها باعث شد تا از پنجرهی رو به خیابان ناظر درگیری بین ان ها باشم .
در حالی که خواهر شاکی سعی می کرد با موبایل از حادثه فیلم برداری کند و با دست دیگر روسری همسر مرد جوان را که روی موتور سیکلت و پشت سر او نشسته بود گرفته و می کشید روسری خانم از دور گردنش باز شد (روسری همسر مرد جوان چنان دور گردنش کشیده می شد که یک لحظه به نظرم رسید ممکن است بر اثر فشار دچار خفگی شود) و زن وشوهر با موتور سیکلت از معرکه گریختند در این قضیه چند نکته قابل توجه است.:
الف - اگر شاکی می دانست هزینه نقل و انتقال خودرو با فروشنده است هزینه آن را پرداخت نمی کرد تا بعدا مجبور شود برای گرفتن آن چه به نا حق پرداخت کرده به شورا دادخواست بدهد و در آن صورت یقینا به اتومبیلش هم خسارتی وارد نمی شد و در ادامه هم از ترس متهم که به نظر خانواده اش از اراذل و اوباش محل بود تن به سازشی نمی داد و ...
ب - اگر خواهر شاکی می دانست که بعد از تخلف جوان و تهدید او لازم نیست متهم تا رسیدن مامورین 110 در صحنه حضور داشته باشد و بجای گلاویز شدن با او به نوشتن یک صورت جلسه و استشهاد از حاظرین در صحنه درگیری اکتفا می کرد روسری همسر متهم کشیده نمی شد و خطر خفگی او پیش نمی امد و خود او در معرض اتهام ضرب و جرح عمدی و اتهام بازداشت غیر قانونی بعلت ممانعت از حرکت متهم و همسر او قرار نمی گرفت
ج - اگر متهم پرونده اطلاع داشت که در اغلب مکان ها دوربین نصب شده و صحنه کشیدن جاقو بر اتومبیل خانم ضبط می شود و تعهد او به عدم ایجاد مزاحمت و توهین به شاکی می تواند در آینده اماره ای به ضرر او باشد بعد از گرفتن رضایت مجددا اقدام به تهدید و توهین نمی کرد و دعوا در همان شورای حل اختلاف حل و فصل می شد.
4- و اگر ...می دانست ... اقدام نمی کرد و ...
5- و اگر ...می دانست ....اقدام نمی کرد و ...

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

از شوهرم متنفرم

خاطرات دفترخانه 
تازه رسیده بودم یکی از همکاران گفت خانمی منتظر شماست خواستم به دفتر کارم راهنمایی شان کند.
خانم چادری و ظاهری ساده و بی آلایش داشت بدون مقدمه گفت می خواهم برای دخترم وکالت طلاق بگیرم تعجب کردم جوانتر از آن بود که داماد داشته باشد سن دخترش را پرسیدم 
گفت : رفته تو نوزده سال یک سال نامزد بودند و چهار سال هم از ازدواجشان می گذره !
گفتم : یعنی از چهاده سالگی دختر خانم وارد رابطه شدند ؟
گفت : بله من هم سیزده سالم بود که ازدواج کردم.
گفتم : فکر نمی کنید در حال حاضر این سن برای ازدواج خیلی زود باشه ؟
گفت : نه دخترهای فامیل و هم سن و سال های دختر من یکی یکی ازدواج می کردند من و پدرش هم فکر کردیم شاید اگر خواستگارش را رد کنیم خیلی دیر بشه !
پرسیدم علت اینکه میخواد از دامادش وکالت طلاق بگیره چیه ؟ 
گفت : آقا میدانید دامادمان دو سال از دخترم بزرگتره پسر خوبیه نه اهل مواد مخدره و نه کتک کاری اما مسئولیت احساس نمی کنه الان چهار ساله رفته سربازی اما خدمتش تمام نشده ی روزه میره پادگان دو روز نمیره ...! خرج خونه را هم هر روز مادرش کارت به کارت می کرد !
از شرایط فعلی دختر و دامادش سوال کردم گفت شش ماهه که دخترم به منزل ما آمده و حاضر نیست به خانه خودشان برگرده خانواده شوهرش گفتند در صورتی حاضر به دادن وکالت طلاق به دخترم هستند که همه مهریه و حق و حقوق خودشو ببخشه ! اما آقا از کجا معلوم که وقتی دخترم مهریه اش را بخشید وکلت طلاق را امضاء کنه ؟
گفتم نگران این موضوع نباشید مهمتر این است که چه چیز جدی وجود داره که طلاق را آن هم در این سن و سال برای انها توجیه کنه ؟
زن کمی مکث کرد و گفت : راستش را بخواید دامادم پسر مودب و یربه راهیه به من و پدرش هم خیلی احترام میزاره اما مشکل اینه که دخترم به شدت از این جوان تنفر پیدا کرده و به من که مادرش هستم هم علت این همه تنفر را نمیگه و حاضر نیست یک شب با او زیر یک سقف زندگی کنه !
ساکت شدم به نظرم آمد به مرز داخل آب تخته یخی رسیدم که در دریا شناور و بیشتر آن در زیر آب پنهانه !

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰


یکی از گرفتاری های من تعارضاتی است که گاهی بین اعتقاداتم با انتظارات مراجعین بوجود میاد حاجیه خانم میخواد وصیت نامه ای تنظیم کنم تا وصی بعد از فوتش کسی رو اجیر کنه تا بیست سال نماز و روزه اش رو که قضا شده او بجا بیاره !

صرفنظر از این پرسش که  چه کسانی برای این امور حاضرند اجیر بشن و اینکه این افراد معمولا چیزی برای خوردن ندارن و عملا  روزه هستند چند تا سوال بی جواب یا با جواب های محتملا مخالف با عقل سلیم:

1- آیا شرط اول و رکن اساسی همه عبادات نیت و قصد قربت نیست و آیا آن کسی که حاضر می شه برای سیر کردن شکم خودش و زن و بچه اش برای دیگران چند سال دولا راست بشه و گرسنگی بکشه قصد قربت داره ؟!

2- آیا خداوند نیازمند عباذت بندگانشه که اگه به هر دلیل تکلیف شان را انجام ندادند بخواد با هر وسیله که شده طلبش رو وصول کنه حتا اگه ی آدم بد بخت بیچاره بخواد از عهده پرداختش بر بیاد ؟!

3- آیا اگه زید گرسنه بود غذا خوردن عمرو موجب رفع گرسنگی زید می شه تا با عبادت فرد اجیر  کمالی نصیب وصیت کننده بشه ؟ مضافا اینکه مگه نه اینکه با مرگ وصی رشد و کمالش هم بلا موضوعه !
4 -...
پ.ن 
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ ۚ وَذَٰلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ
در حالی که به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را پرستش ‍ کنند با "کمال اخلاص", و از شرک به توحید باز گردند، نماز را برپا دارند، و زکات را ادا کنند، و این است آئین مستقیم و صحیح و پایدار.(سوره البینه / ایه 5 )

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

دقیقا هشت روز از مراسم ازدواجشان می گذشت تقاضا داشت سند اقرار به ابراء (بخشش) مهریه برای تازه عروس تنظیم کنم البته خانم همراه آقا داماد نیامده بود اما مطابق گفته او قرارشان همین بود .
قباله ازدواج شان را تورقی کردم مهریه 314 سکه بهار آزادی . از جوان پرسیدم آیا تصور نمی کنی برای این کار خیلی زود باشد ؟
گفت نه آقا ما قبل از عقد قرارمان را گذاشتیم راستش از دو سال فبل از ازدواج من با این خانم دوست بودم محل کارم منزل پدری شان است همان جا با هم آشنا و بعد بین مان رابطه دوستی برقرار شد 
علت تعیین 314 سکه طلا و حالا قصد خانم برای بخشش آن را پرسیدم 
گفت : پیشنهاد حاج آقا بود عاقد همشهری ماست بعد از اینکه قضیه رابطه قبل از ازدواج همسرم با دوست پسر سابقش را به ایشان گفتم حاج آقا گفت با توجه به این موضوع و عدم بکارت نباید مهریه ای بدهی ! 
اما چون خانم فقط یک هفته قبل از عروسی اقرار به رابطه جنسی با دوست پسر سابقش کرد و از مراسم خواستگاری و بله برون و توافقات گذشته بود به نظرم رسید بهترین کار این است که با همان مقدار مهریه که قرارگذاشته بودیم عقد انجام شود و بعد از آن خانم مهریه اش را ببخشد .
پرسیدم آیا در حال حاضر به صداقت او باور داری ؟ 
بعد از مدتی مکث گفت:آقا بعد از اینکه از قضیه مطلع شدم چند روز او را تحت نظر داشتم به محل کارش می رفتم و از دور مراقبش بودم تا اینکه یک شب وقتی با دوستش از باشگاه بر می گردند دیدم با هم سیگار می کشند 
بخاطر این موضوع و پنهانکاری اش با او صحبت کردم اول انکار می کرد اما وقتی عکسهایی که در حال سیگار کشیدن از او گرفته بودم دید مجبور شد اقرار کند ولی با اینکه قول داد من بعد لب به سیگار نزند با این وجود چند روز بعد یک پاکت سیگار داخل کیفش پیدا کردم 
گفتم لابد عاشقش هستی ؟ چیزی نگفت ... قرار شد دو سه روز بعد وقتی پاسخ استعلام از دفتر ازدواج را گرفت برای امضای سند اقرار به ابراء مهریه همراه خانم در دفترخانه حاضر شوند..

 
  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

قبلا هم به دفترخانه آمده بودند اما نتیجه ای نداشت همسر مرد جوان می گفت در صورتی حاضر به ادامه زندگی با اوست که  مرد هیچ رابطه ای با خانواده خود نداشته باشد !

جوان کارگر بیمارستان و خانم در شهرداری کار می کرد با اینکه سن  آقا دو سال از همسرش کمتر بود اما این تفاوت خیلی بیشتر به نظر می رسید . امروز همسر آن جوان همراهش نبود.

گفت : بلاخره توافق کردیم می خواهم به خانم وکالت طلاق بدهم .

می خواستم بپرسم طلاق در قبال تمام مهریه  ...؟ یاد آمد تمام آن یک شاخه گل رز بیشتر نیست !

جوان گفت می خواهم مهریه خانمم را زیاد کنم به نظرم این بار  فاز احساساتش خیلی بیشتر شده بود  البته  شایددر همین حد از قضیه  طبیعی باشد اما وقتی گفت می خواهد هر دو دست و پاهایش را هم مهر خانم کند موضوع شکل دیگری به خود گرفت اول حرفش را جدی نگرفتم اما وقتی با حالت چهره ملتمسانه و اصرار زیاد او مواجه شدم فهمیدم این درخواست را بالبداهه مطرح نکرده !

برایش توضیح دادم که قید چنان مطلبی به عنوان مهریه به دلایل زیر درست نیست :   

اولا : افزایش مهریه بنا بر نظر فقهای شورای نگهبان خلاف شرع است  

ثانیا :  اینکه موضوع مهریه یعنی دست و پا با توجه به  عدم مالیت و غیر عقلایی بودن تعیین آن باطل است  

ثالثا : صرفنظر از اشکال حقوقی قضیه این اقدام شما چه بسا از دید ناظرین ناشی  از عشق ا و عملی رومانتیک یک جوان عاشق نسبت به معشوق خود  تلقی شود اما با این کار  یقینا من به عنوان سردفتر متهم به بی عقلی و سفاهت خواهم شد 

وکالت نامه تنظیم و امضاء شد اما موقع رفتن نمی دانم به چه دلیل شاید بخاطر کنجکاوی صدایش کردم و  پرسیدم مهریه دست و پا پیشنهاد تو بود یا خانم ؟

سرش را پایین انداخت و بعد از چند لحظه به چشمان من خیره شد و گفت آقا این یکی را خانمم اصرار داشت ! 

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

مراسم ختم حسن رضا


قبلا هم از ممد آقا نوشته ام همون پیر مرد تکیده و لاغر اندام با هیکل ریزه میزه دیروز باز هم سر و کله اش پیدا شده بود . 
همیشه از دیدن چهره با نمک و لهجه قشنگ و غلیظ اضفهانی اون لذت می برم 
خونه ممد آقا درست ی کوچه بالاتر از دفتره ! یادتون هست دفعه قبل می خواست تا براش وصیت نامه تنظیم کنم و ...؟ 
اما امروز ممد آقا گفت اومدم فقط خودتو ببینم بعد شروع کرد از خاطرات قدیمی خودش گفتن تعریف می کرد 
آقا ما کوچک بودیم ی روز تو ده با بابام راه می رفتیم دیدم جلو مسجد شلوغه از بابام پرسیدم بابا مسجد چه خبره ؟ 
بابام گفت : مراسم ختم حسن رضاست !
گفتم : مگه حسن رضا مرده ؟
گفت نه نمرده ! اما چند روز پیش با پسر هاش دعواش شده بچه ها رو فحش داده اونا هم گفتن حالا که ما رو فحش دادی اگه بمیری هم برات هیچ مراسمی برگزار نمی کنیم 
حسن رضا هم لج کرده امروز ,که شب جمعه ست برا خودش ختم گرفته !

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

خانم یک صد و چهارده سکه بهار آزادی مهریه اش بود که چند ماه قبل با تنظیم سند ابراء به همسرش بخشید امروز مراجعه کرده و درخواست داشت با توجه به رضایت زوج سند قبلی کان لم یکن و ضمن انتقال یکدستگاه خود رو از طرف شوهرش به او مهریه سابق به چهار ده عدد سکه تبدیل شود.
عرض کردم :
1- انتقال قطعی اتومبیل به ایشان مانند سایر معاملات اشخاص با هیچ مانعی روبرو نیست .
2 - با ابراء مهریه سابق شوهر ایشان بری الذمه شده و برگرداندن چهارده عدد سکه از مهریه سابق در حکم اعاده معدوم است و اعاده معدوم عقلا محال می باشد " الممنوع عقلا کالممنوع شرعا " یعنی ممنوع عقلی شرعا جایز نیست .

3 - چاره کار از دو حال خارج نیست :
الف : ابتداء صیغه طلاق جاری و بعد از مفارقت عقد جدید منعقد و مهریه زن در ازدواج ثانوی چهارده عدد سکه تعیین شود .
ب : یک فقره سند ذمه ای نوشته و مرد مدیون پرداخت چهارده عدد سکه بهار آزادی به زن به عنوان دائن باشد تا عندالمطالبه و یا عندالاستطاعه به زن تادیه نماید.
راه حل اول چون تصمیمی پر مخاطره و طرفین را در معرض عهد شکنی طرف دیگر قرار می دهد لذا توصیه نمی شود 
نقطعه ضعف پیشنهاد دوم هم هزینه نیم درصد ارزش سکه ها ست که به عنوان حق الثبت در اسناد ذمه ای باید پرداخت شود در صورتیکه در اسناد مربوط به مهریه اصحاب سند از پرداخت آن معاف 

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

چند ماه بیشتر از ازدواجشان نگذشته بود و خانم :

1- تمام پنج سکه مهریه اش را ابراء (بخشش) کرد. 
2- تعهد نمود تا زنده است در خانه پدری آقا و در کنار مادر همسرش زندگی کند 
3 -رضایت داد تا مرد حق ازدواج مجدد داشته و با هر خانمی که خواست ازدواج کند.
داوری در مورد زندگی مشترک زن و مرد در اغلب اوقات مانند قضاوت در مورد قطعه ای بزرگ از یخ است که در آب افتاده و قسمت اعظم آن در زیر آب مخفی است و تنها پاره کوچکی قابل مشاهده است.

  • پرویز رضایی